۱۳۸۹ فروردین ۱۰, سه‌شنبه

شاهزاده سبز ایران



باران بهاری شرکت‌کنندگان در کنفرانس جامعه بین‌المللی حقوق‌بشر در شهر بُن آلمان را مجبور کرده بود که در کنار هم بمانند و با تمامی اختلاف نظرهایشان به تحمل همدیگر تن در دهند. سبزها با شال و پیراهن سبز خود سالن ورودی کنفرانس را پوشانده بودند. مشروطه‌خواهان میانچی‌گر سلطنت‌طلبان افراطی و جوانان جُنبش سبز شده بودند و به وظیفه سنگین خود واقف گشته بودند.
تمامی جوانان با برگ‌های پر از پرسش آمده بودند و در ساعات انتظار مدام برگه‌ها را دوباره‌خوانی می‌کردند و پرسش‌هایشان را تکمیل‌تر می‌کردند. فرصتی برایم پیش آمده بود تا با یکایکشان گفتگوی داشته باشم. انتظارتشان، همانند انتقاداتشان آنچنان روشن و شفاف بود که جای تردیدی از مصمم بودنشان برای آزادی کشور نمی‌گذاشت.
صحبت از همکاری‌های کمیته‌های شهری جُنبش سبز در کشور آلمان بر سر زبان‌ها بود. ار نشست شهر دوسلدوف تا جبهه‌گیری‌ها چند ماه گذشته چپگرایان جمهوری‌خواه و خط دادن‌هایشان که مطابق سلیقه خوانان نبوده و نیست تا دستورهای عدم شرکت در این کنفرانس ار طرف طرفداران اصلاح‌طلب جمهوری اسلامی زبان به زبان در گوشه و کنار سالن ورودی کنفرانس به گوش می‌رسید.
به سالن که وارد شدم برای اولین بار خود را پا به سن گذاشته احساس کردم، چگونه می‌توان در کنار جوانان پر شور و نسل جوان ایران بود و با سی و یک سال تجربه جمهوری اسلامی خود را جوان احساس کرد؟ ولی آسوده خاطرتر از همیشه بودم، دیگر خود را تنها حس نمی‌کردم. حضور جوانان نور امید من به آینده ایران شده بود.
شاهزاده رضا پهلوی با سخنانش جلسه را آغار کرد، در چهره‌های جوانان شوق شنوایی دیده می‌شد به قسمت سوال و جواب که رسیدیم برگ‌های سوالات جوانان بصورت کاغذ پاره‌ای در آمده بود. یکی ار جوانان شهر کُلن با لحنی صمیمانه به شاهزاده گفت « آقای رضا پهلوی شما در صحبت‌های خود به تمامی سوالات ما پاسخ دادی ولی این را باید بگویم که خیلی با حال هستی» شاهزاده هم در پاسخ خود گفت «کجاشو دیدی» با این دو جمله کوتاه جو جدی جلسه آنچنان صمیمانه شد که گفتگو‌ها به در دل‌ها تبدیل گردید. دو ساعتی از این گفتگو نگذشته بود که خبر دادند وقت زیادی نخواهیم داشت. هم همه‌ای شروع شد. سوالات کوتاه‌تر و پاسخ‌ها هم کوتاه‌تر شدند. انگار که کسی نمی‌خواست جلسه را به پایان برساند. جوانان تازه با چهره شاهزاده آشنا شده بودند و او را یکی از خودشان می‌شمُردند. صورت‌های پر امید و خوشحال شده جوانانی که در ده ماه گذشته زندگی‌شان را به جُنبش سبز هدیه داده‌اند، رقبتی به ترک سالن را نشان نمی‌داند. کار به آنجا رسید که مسئولین کنفرانس مجبور شدند علارغم خواست شاهزاده و جوانان نشست را خاتمه دهند. حتا سر دفتر شاهزاده آقای اویسی که در تمام مدت با متانت تمام در گوشه‌ای نشسته بود و با تمام جدیتی که همیشه دارد، صورتی خندان شده‌ای را ارایه می‌کرد....
از سالن کنفرانس که بیرون آمدیم باران بهاری هم به اتمام رسیده بود در بیرون جوانان را می‌دیم که ابراز رضایت می‌کردند و به گفتگویی‌ها خود ادامه می‌دادند. با سرعتی که فقط از جوانان می‌توان انتظار داشت به سراغ تک تکشان رفتم و نظرشان را از محتوای نشست جویا شدم. همه و همه شاهزاده را تازه دریافته بودند. گفتگو با شاهزاده برای این جوانان پر‌بار‌ترین نشست ده ماه گذشته با اپوزیسیون حمهوری اسلامی رقم زده می‌شد. هیچ سخنرانی نتوانسته بود در این ده ماه گذشته حرف دل این نسل جوان را درک کند و یا حداقل با زبان ساده فارسی با جوانان جُنبش سبز همصدا شود.
این خوانان مانند قاصدک‌های سبز به شهرهای محل سکونشان باز خواهند گشت و پیام خود را که شاهزاده به آن صحت گذاشته بود برای کمیته‌های همبستگی ایرانیان در کشور آلمان را خواهند بُرد.
محتوای این نشست را از جوانان شرکت کننده جویا شوید. آنان بهتر می‌توانند بیان کننده محتوای این نشست باشند تا من مشروطه‌خواه سبز شده.
پیام در سه نکته کوتاه خلاصه می شود. آزادی، تمامیت ارضی کشور و رعایت حقوق بشر برای تمامی شهروندان ایران.
۰۸ فروردین ۱۳۸۹
بهمن زاهدی

سخنرانی شاهزاده رضا پهلوی در کنفرانس مطبوعاتی در شهر بُن آلمان

سخنرانی شاهزاده رضا پهلوی بزبان انگلیسی در کنفرانس مطبوعاتی در شهر بُن، واقع در جمهوری فدرال آلمان که به بررسی نقض حقوق بشر در ایران زیر چکمۀ های خونریز ملایان اختصاص داشت:

بخش نخست

بخش دوم


پاسخ شاهزاده رضا پهلوی به پرسش در بارۀ رابطۀ نقض حقوق بشر در ایران و برنامۀ اتمی رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی در کنفرانس مطبوعاتی برگزار شده در شهر بُن، واقع در جمهوری فدرال آلمان را از اینجا ببینید.


سخنان صریح شاهزاده رضا پهلوی خطاب به گروهی از ایرانیان در شهر بُن، واقع در جمهوری فدرال آلمان را از اینجا ببینید

پیام نوروزی شاهزاده رضا پهلوی

هم میهنانم، آزاد زنان و آزاد مردان ایرانزمین:


فرارسیدن کُهن یادگار ایران باستان، عید فرخندۀ نوروز، و آغاز بهار زندگی و پویایی طبیعت را به شما شادباش می گویم. یقین دارم که جشن های سرورآفرین نوروزی و آئین های فرح بخش باستانی را با دل های لبریز از امید برگزار خواهید کرد. آرزو دارم بتوانید آن چنان که باید به استقبال این بزرگ ترین نماد ایران جاویدان رَوید و عهد خویش را برای پاسداری از میراث های ارزنده ای که از نیاکانمان برجای مانده است تجدید کنید.

امسال عید نوروز را باید بیشتر از همیشه بزرگداشت، چه جهانیان نیز بزرگش داشته اند. مجمع عمومی سازمان ملل متحد در قطعنامه ای به اتفاق آراء عید نوروز باستانی را، به عنوان عید دوستی و صلح میان همۀ انسان ها و نماد زیبایی و نوزایی طبیعت، روزی متعلق به جهان شناخت.

واقعیت آن است که امروز جهانیان نه تنها عید ملی ما بلکه مردم آزادی خواه و مسالمت جوی ایران را، یعنی شما هم میهنان مبارزم را، بزرگ می دارند و تلاش پیگیرتان برای دستیابی به زندگی در آزادی و امنیت و در آشتی و صلح با همۀ مردم جهان را تحسین می کنند.

هم میهنان عزیزم:

سالی که گذشت شاهد تجلی تازه و حیرت انگیزی از عشق دیرینۀ شما به آزادی و ارادۀ استوارتان به ادامۀ پیکار تا پیروزی نهایی بود. در سراسر پهنۀ سرزمین کُهن سال وطن، از مرد و زن، پیر و جوان، همبسته و متحد به دفاع از آزادی ها و حقوقتان برخاستید و چشم مردم جهان را به اراده و دلاوری خویش و عظمت پیکار مسالمت جویانه تان خیره کردید و فصل تازه و بی نظیری در تاریخ جنبش آزادی خواهانۀ خود گشودید. از همین روست که یقین دارم نوروز امسال طلیعۀ روزگاری نو برای همۀ شما خواهد بود؛ روزگاری که در آن ایرانی آزاد قد برافرازد و در جهان به اعتبارو احترامی رسد که شایستۀ آن است.

به امید فرارسیدن آن روزگار، نوروز و سال نو بر همۀ شما عزیزانم پیروز و خجسته باد.


خداوند نگهدار ایران باد


رضا پهلوی



پیام نوروزی شهبانو فرح پهلوی

هم میهنان عزیزم

نوروز، پیام آور زندگی و زایندگی، و بشارت دهنده شکوفائی ها و شادی های بزرگ انسانی است. این جشن بزرگ ملّی، نشانه پایداری و تداوم هویّتِ ایرانى در همّه طوفان های سهمگین تاریخی است.نوروز در- عین حال- نشانه پیروزی فروغ و روشنائی بر دروغ و تاریکی ضحّاکان زمانه است. مبارزات حماسه آفرین میلیون ها زن و مرد و پیر و جوان- خصوصاً در ماه های اخیر- تبلور این پیکار فروغ با دروغ اهریمنان ایران ستیز است.در چنین شرایطی، بادرود به مادران صبورو پدران سرفرازى که داغدار"زیباترین فرزندان آفتاب" مى باشند و باستایش از زنان و مردان دلیر و جوانان برومندى که درشرایطى سیاه و طاقت سوز، خورشید آزادى را انتظار مى کشند،، فرا رسیدن نوروز همیشه پیروز را به همه هم میهنان عزیزم شادباش می گویم و برای همگان، سالی سرشار از امید به عزّت و آزادی و رهائی ملّی آرزو می کنم.

فرح پهلوی

۱۳۸۹ فروردین ۱, یکشنبه

نگاهی به سخنرانی رهبر رژیم اسلامی در مشهد

سخنی با سید علی خامنه ای

باز هم سخن گفتی و دُر فشاندی. باز هم دروغ گفتی و مظلوم نمایی کردی. اما چه سود؟!! دیگر پرده ها برافتاده. دیگر سیدعلی روضه خوانی که در حرم ضامن آهو دوره می افتاد تا روضه ای بخواند و چند تومانی دشت کند تا خرج زندگی و البته مهمتر از آن خرج منقل و وافورش مهیا شود نایب امام زمان نیست! هیچ وقت نبود. اما خود نمی خواست قبول کند که دوره خدایی و فرعونی بسر رسیده است. سیدعلی روضه خوان، الحان داوودی ات از زوزه کفتار بدآهنگ تر شده و چهره ات از میمون کریه تر! تا کی می خواهی به این بازی کثیف ادامه دهی؟ تا کی می خواهی خود را خدا بپنداری و مردم را برده و بنده خویش؟!!

دست بردار سیدعلی روضه خوان. تا کی دروغگویی؟!! گفتی مردم معترض، اخلالگر و شرورند. پس اراذل و اوباش بیت تو کیستند؟ ذوب شدگان ولایت و جان فداییان رهبر چه نام دارند؟!! اگر شکستن شیشه یک مغازه یا اتوبوس اغتشاش و آشوب است، بر آدم کشتن و تجاوز کردن چه نامی می توان نهاد؟ مزدورانی که به اذن تو وارد کوی دانشگاه شدند و آن گونه وحشیانه به جان جوانان این مملکت افتادند اغتشاشگر و جانی نیستند؟ آنان که به دستور تو و اشاره آن حرام لقمه (سعید مرتضوی ملعون) در دخمه های کهریزک جنایت کردند آشوب گر نیستند؟ سردارهای کاسه لیس بیت حضرتعالی، احمدی مقدم و رادان و فیروز آبادی و نقدی و... چطور؟ آن پست فطرت هایی که به نام سپاهی و بسیجی به خیابان ها آمدند و با باتوم و قمه به مردم بی دفاع حمله کردند چطور؟

گفتی آنهایی که از آزادی و حقوق بشر سخن می گویند دروغگو و بی شرم اند؟! از تو بی شرم تر کیست جز خودت؟ بی حیا تویی، بی شرم تویی، پست و دروغگو تویی. تو بودی که یکباره خواب نما شدی و به سرت زد که مثل لوطی های معرکه گیر، برای خویش عنتری دست و پا کنی که در بی حیایی و دروغگویی از تو پیشی بگیرد و الحق که انتخابت بی نظیر بود. احمدی نژادی را برگزیدی که انصافاً در دروغگویی، پست فطرتی و خباثت دست کمی از تو ندارد.

این سخنرانی ات هم مثل سخنرانی های قبلی ات بود. کوچکترین اثری از شرمساری و توبه در سیمای شیطانی ات دیده نمی شد. هنوز هم تفرعن و نخوت در نگاه پلیدت موج می زد. باز هم با خود گفتم: «توبه گرگ مرگ است و بس». ای کاش نمیری و زنده بمانی تا به چشم خود ببینی که مردم ایران چگونه تو و نوکرانت را به سزای اعمال شان خواهند رساند.

سیدعلی روضه خوان زنده بمان تا آن روز تاریخی...!


۱۳۸۸ اسفند ۲۹, شنبه

رمزگشایی پیام نوروزی رهبر رژیم اسلامی



امسال هم به مانند سالهای گذشته، لحظاتی پس از تحویل سال نو خورشیدی، چهره کریه رهبر جمهوری اسلامی بر پرده تلویزیون دولتی این رژیم نقش بست. باز هم دروغ هایی گفت و خیال هایی بافت و نامی جدید بر سال جدید نهاد! سال کار مضاعف و همت مضاعف!

سالی که قرار است سال مضاعف گشتن کارها و همت ها باشد. اما کدام کار و کدامین همت؟!!

سالی که گذشت درس های بسیاری به ملت ما آموخت. مهمترین درسی که مردم ما از این سال پر فراز و نشیب آموختند، این واقعیت بود که راهی برای اصلاح رژیم سراپا فساد جمهوری اسلامی باقی نمانده است و اگر تا چندی پیش هنوز هم امیدی به اصلاح این رژیم در دل برخی از ساده دلان وجود داشت، با مشاهده جنایات بی شرمانه حاکمیت در سال گذشته این امید واهی در دل آنان به یأس مبدل شد.

گذشته از اوضاع سیاسی کشور که کاملاً دست رژیم را در برابر جهانیان رو کرد و نقاب های زیبا و فریبنده ای را که دولتمردان جمهوری اسلامی به مدد دلارهای نفتی در گوشه و کنار منطقه و بلکه جهان برای خود خریده بودند، از صورت های شیطانی شان برداشت، شرایط اقتصادی کشور نیز نمایانگر آن است که رژیم اسلامی در آستانه ورشکستگی است (اگر نگوییم هم اکنون با رژیمی کاملاً ورشکسته مواجهیم). برنامه های اقتصادی دولت احمدی نژاد نه تنها کمکی به بهبود اقتصاد بیمار ایران نکرده است، بلکه ماجراجویی ها و خیال بافی های تیم اقتصادی وی در طول پنج سال اخیر فقط و فقط موجب افزایش فقر، بیکاری و فاصله طبقاتی در سطح جامعه شده و تنها گروهی که از این برنامه ها سود برده اند، عده ای از مقامات رده بالای سپاه پاسداران و آقازادگان وابسته به دولت دست نشانده و بیت رهبری رژیم بوده اند. کارخانه های بزرگ کشور یا بطور کلی ورشکسته و تعطیل شده اند یا در آستانه ورشکستگی قرار دارند. کارخانجاتی نظیر نساجی مازندران، آلومینیوم سازی اراک، ذوب آهن اصفهان و... که در سالهایی نه چندان دور نشانه ای از پیشرفت و توسعه صنعت ایران به شمار می رفتند، اکنون در بدترین شرایط ممکن بسر می برند و کار به جایی رسیده است که ایران خودرو (بزرگترین شرکت تولید کننده خودروهای داخلی) با وجود بازار کاملا بسته و غیررقابتی خودرو در ایران، در شرایطی اسفناک قرار دارد و اگر کمک های نقدی دولت در سال گذشته نبود، شاید تاکنون اعلام ورشکستگی کرده بود. وضعیت بانک ها نیز دست کمی از کارخانه ها ندارد. بانک های رژیم اسلامی به چنان فلاکتی دچار شده اند که حتی قادر به پرداخت وجوه کلان حساب مشتریان خود نیستند. در زمستان گذشته کار به جایی رسید که چند نقطه از تهران شاهد درگیری های شدیدی میان مردم و مسئولین بانک ها بود. چرا که آنها پولی برای پرداخت به مشتریان خود نداشتند. کشاورزی ایران هم که مدتهاست بوی الرحمان اش بلند شده و بازار میوه و تره بار پر شده از محصولات رنگارنگ وارداتی. پرتقال مصری (بخوانید اسراییلی)، گلابی اسپانیایی، نارنگی پاکستانی و... بر جنازه زارعین و برزگران ما قدم می نهند و به بازارهای ایران روانه می شوند، بی آنکه دولت اسلامی اندکی به سرنوشت کشاورزان ایرانی و خانواده های آنان بیندیشد.

این همه را گفتم تا به اینجا برسیم که رژیم تاکنون شق القمری نکرده و اصولاً توجهی به مردم کشورش نداشته و ندارد. اساساً تاکنون همت و خدمتی در کار نبوده که اکنون به اذن رهبر مضاعف گردد!

پس روی سخن رهبر رژیم با چه گروهی است؟

بدون تردید، آنچه از دید سید علی خامنه ای کار و همت محسوب می شود، رونق بازار اقتصاد، افزایش تولید و بهبود صنعت و کشاورزی ایران نیست؛ که اگر بود، اوضاع کشور ما چنین نبود. از دید خامنه ای، همت آن است که صدای دانشجویان و معلمان را خفه کنیم تا یاد بگیرند که در ام القرای اسلام، فقط باید قانع و شکرگزار باشند و دعا به جان نایب امام زمان کنند! همت آن است که اگر در خیابان ها صدا از کسی بلند شد و اعتراضی شنیده شد، با باتوم به جان اش بیفتیم و اگر زیاد پررویی کرد با یک گلوله خلاص اش کنیم! کار و همت واقعی آن است که در یمن و لبنان و فلسطین دوره های آموزشی جهاد فی سبیل الله و عملیات استشهادی راه اندازی کنیم تا پایه های اسلام ناب محمدی (البته اسلامی که مورد تأیید بیت معظم له باشد) تقویت گردد! همت آن است که در برابر مخالفان رژیم کوتاه نیاییم و تا آنجا که ممکن است قساوت به خرج دهیم. اگر کسی شعاری علیه ما سر داده محارب اش بخوانیم و اگر کسی سنگی پرتاب کرده اعدام اش کنیم. اینها از دید رهبر رژیم کار و همت محسوب می شود.

پس امسال سال مضاعف کردن این همت هاست. وگرنه خامنه ای خود بهتر از هر کس می داند که دیگر هیچ عقل سلیمی پذیرای مهملات او نیست. مخاطبان خامنه ای، همان عده قلیلی هستند که در خیابان ها باتوم و گلوله به مردم هدیه می دهند و در زندان ها شکنجه و تجاوز می کنند. مشتی شیطان پرست که از سر سوزنی شرافت و وجدان بی بهره اند و آنچنان آلوده و فاسد شده اند که حتی اگر خود بخواهند هم نمی توانند از راهی که در آن گام نهاده اند بازگردند.


۱۳۸۸ اسفند ۲۰, پنجشنبه

شهبانو فرح موسوی وکروبی را " بسیار شجاع " توصیف کرد



العربیه - فرح پهلوی ملکه سابق ایران میرحسین موسوی ومهدی کروبی رهبران معترضان در ایران را " بسیار شجاع " توصیف کرد. همسر شاه سابق ایران در گفتگوی اختصاصی با تلوزيون العربیه در قاهره تاکید کرد او بیش از 20 سال برای نوشتن کتاب خاطرات خود وقت گذاشته تا بر اساس وظیفه تاریخی خود به حوادث مختلف بپردازد. او تاکید کرد حوادث ایران تاثیر مهمی بر اوضاع منطقه می گذارد و از اینکه خاطرات او که به 16 زبان ترجمه شده به زبان عربی ترجمه نشده اظهار تاسف کرد. وی در گفتگو با رندا ابوالعزم گزارشگر العربیه در قاهرة گفت:" در شرایط حالی محال است بتوانم به ایران برگردم ... ممکن است بتوانم وارد کشورشوم اما امکان خارج شدن به من نخواهند داد ." وی افزود :" ملت ما شایسته زندگی برتر است." او با اشاره به ترور بیش از 60 شخصیت ایرانی در خارج گفت به دلیل حفاظتی که از او می شود برای جان خود بیم ندارد. فرح پهلوی گفت:" دوست دارم قهرمانانه بمیرم ... برای مثال مانند انور سادات"

۱۳۸۸ اسفند ۱۶, یکشنبه

پیام شاهزاده رضا پهلوی بمناسبت گرامیداشت هشتم ماه مارس، روز جهانی زن


هم میهنان عزیزم، زنان آزادۀ ایرانی،

هشتــم مـاه مارس، «روز جهانـی زن» را صمیمانــه بـه یکایـک شمـا شــادباش می گویم.

این روز یادآور فلسفۀ ساده و در عین حال بسیار مهمی است مبنی بر اینکه جنسیت در برخورداری از حقوق تساوی انسان ها نباید اثر گذار باشد و به هیچ عـذر و بهانه ای نمی توان انسان هایی را که دارای سرنوشتی برابراند از حقوق حقۀ خود محروم کرد. انسان ها آزاد به دنیا می آیند و از ارج انسانی یگانــه ای برخــوردار هستند. از این فلسفۀ ســاده، حقـوق آزادی و برابــری زن و مرد ناشی می شود.

حقوق آزادی بستر مساعدی را به دست می دهد که بذر رشد فکری و بلوغ عقلانی زنان در آن شکوفا می گردد. از اینرو نادانی است که بدلیل ترس از «بی بند و باری» با آن مخالفت شود. دفاع از نقش والای حقوق آزادی زنان است که به اجحافات قرون وسطایی و رسوم زن ستیزِ قبیله ای مسلط بر خانواده و جامعه پایان می دهد.

متاسفانه حاکمین وقت بجای تعابیر امروزی و آزادیخواهانه از اسلام، مذهب را وسیلۀ ستم بر زنان و خصومت با حقوق برابر آنها قرار داده اند. از اینرو مبارزه برای دستیابی به حقوق حقۀ زنان با مبارزه علیه دولت مذهبی و استبدادی گره خورده است. نتیجه آنکـه به زنان ایــرانی نباید به چشم توده ای اسیر و در بند نگریست. بلکه بالقوه نیمی از سپاه عظیم آزادیخواهان اند که رهایی واقعی و شأن انسانی پایدار خود را در یک دولت غیرمذهبی یعنی در دموکراسی آزاد ایران جستجو می کنند.

جنبش آزادیخواهانه و حق طلبانۀ زنان ایران در طول تاریخ تحسین برانگیز و گویای شجاعت و شهامت آنان در احقاق حقوق خود بوده است و در ایران امروز نیز پرچمدار مبارزه در راه آزادی هستند.

خداوند نگهدار ایران باد

رضا پهلوی

مخالفت با برگزاري مراسم سالگرد دكتر مصدق


چهل وسومين سالگرد درگذشت مرحوم دكترمحمد مصدق كه قرار بود روز جمعه 14 اسفندماه به رسم هر ساله ، از سوي هيأت امناي قلعه احمد آباد ، در محل آرامگاه وي برگزار شود با مخالفت وممانعت نهادهاي امنيتي مواجه شده است .

نهادهاي امنيتي درايران با برگزاري مراسم يادبود دكترمحمد مصدق درقلعه احمد آباد مخالفت كردند .

به گزارش سلام، مراسم چهل وسومين سالگرد درگذشت مرحوم دكترمحمد مصدق كه قرار بود روز جمعه 14 اسفندماه به رسم هر ساله ، از سوي هيأت امناي قلعه احمد آباد ، در محل آرامگاه وي برگزار شود با مخالفت وممانعت نهادهاي امنيتي مواجه شده است .

بنابراين گزارش ؛ دراطلاعيه هيأت امناي آرامگاه دكترمصدق به منظور برگزاري اين مراسم آمده است : " با تبريك ميلاد با سعادت حضرت رسول اكرم (ص) ، چهل و سومين سالگرد درگذشت شادروان دكتر محمد مصدق بزرگمرد تاريخ ايران ، مبارز بزرگ راه آزادي ، عدالت و دموكراسي عليه استبداد و استعمار، بيداركننده ملل آسيايي و آفريقايي از خواب گران را گرامي داشته و ياد و خاطره آن مرد بزرگ را زنده مي داريم "

گفتني است در سالهاي گذشته نيز ، برگزاري مراسم دكتر مصدق در قلعه احمد آباد با تنش و درگيري همراه بوده و منجر به بازداشت و زنداني شدن شركت كنندگان در اين مراسم مي‌شده است .

۱۳۸۸ اسفند ۱۳, پنجشنبه

معتبرترین مجله علمی دنیا «ایران» را منشاء تمدن بشری دانست



چندین دهه است که دانش آموزان سراسر جهان می آموزند تمدن انسانی بالغ بر 5 هزار سال پیش در کنار رودخانه های فرات در بین النهرین، نیل بزرگ و ایندوس هند ظهور یافت اما اکنون دانش باستان شناسی این احتمال را مطرح کرده است که پیدایش تمدن بشری را باید در «ایران» جستجو کرد.

به گزارش خبرگزاری مهر، باستان شناسانی که بر روی منطقه منحنی شکل وسیعی میان روسیه تا ایران و شبه جزیره عربستان کار می کنند مدارک و شواهد جدیدی از شبکه پیچیده شهری در منطقه ایران پیدا کرده اند که ممکن است روزگاری از رونق بالایی در این منظقه از جهان و همزمان در 5 هزار سال پیش برخوردار بوده که بدین ترتیب باید نگرش جدید و متحول شده ای به ظهور تمدن بشری داشت

آندرو لاولر مقاله نویس مجله معتبر علمی «ساینس» در شماره اخیر این نشریه به تشریح جزئیات این کشف تاریخی پرداخته که از سوی تیمی از محققان و باستان شناسان از جمله یوسف مجیدزاده باستان شناس ایرانی صورت گرفته است تا در نهایت قطعات پازل معماگونه شکل گیری تمدن بشری شکل واقعی و نهایی خود را پیدا کند

ساینس در این مقاله آورده است : اگرچه تلاش های جهانی در مراحل ابتدایی هستند اما بسیاری از باستان شناسان می گویند این یافته های جدید درک تاریخی از تمدن بشری را به واسطه ارایه تصویر پیچیده تر در شمار قابل توجهی از مراکز شهری رونق یافته میان بین النهرین و رود ایندوس، تجارت کالاها، درنظرگرفتن فناوری های خاص برای هر منطقه، معماری ها و نظرات دیگر، دوباره نویسی می کند

مقاله نویس ساینس می افزاید: درحالی که بین النهرین هنوز هم به واسطه آغاز تحول شهرنشینی گهواره تمدن بشری محسوب می شود، اما ما می دانیم که مبدا زمانی و تاریخی میان بین النهرین و هند پذیرای شهرها و فرهنگ هایی در بین 3هزار تا 2 هزار سال پیش از میلاد مسیح بوده است


به نوشته ساینس، مدارک و شواهد برای دفاع از این نظریه جدید ماه گذشته و از سوی دانشمندانی از کشورهای مختلف جهان از جمله ایران، روسیه، ایتالیا، فرانسه و آمریکا در نشست انجمن بین المللی مطالعات تمدن اولیه در فضای بین فرهنگی آسیای میانه در راون ایتالیا ارایه شد

به گزارش مهر، باستان شناسان یافته های جدید خود از چندین مرکز شهری با قدمتی مشابه با آنهایی که بین بین النهرین و رودخانه ایندوس در پاکستان و هند مدرن وجود دارند را با یکدیگر بررسی کردند. حیرت آورترین مدارک به دست آمده متعلق به منطقه ای در جنوب ایران در اطراف رودخانه هلیل رود و جنوب شهر مدرن جیروفت به سرپرستی یوسف مجیدزاده بوده است که بقایای شهری بزرگ و مرفه در گذشته را کشف کرده است

این مقاله می افزاید: این شهر باستانی دو کیلومتر مربعی به دوره ای بالغ بر اواسط تا پایان هزاره سوم پیش از میلاد مسیح باز می گردد که به وسیله دژ مستحکم چسبیده به آن حفاظت می شده است. به گفته مجیدزاده، کاوش های صورت گرفته در یکی از اتاق ها در این دژ منجر به کشف حیرت آور پیکره آجری از یک انسان و نقاشی های رسی آویخته به سطح شد که به عقیده مجیدزاده بزرگترین مورد در نوع خود در آن دوره زمانی و تاریخی بوده است

در این منطقه تاریخی گورستان های غارت شده ای کشف شده اند که نشان از ثروت و رفاه در آن دوران دارند. مجیدزاده موفق شد گور بزرگی را در منطقه ای آهکی کشف کند که به نظر می رسد از زمان غارت شدن در آن دوران دست نخورده باقی مانده باشد. پلکانی که به حجره ای شامل 8 منطقه دفنی بوده و چندین تخت خواب و سایر دست سازهای گرانبها نیز از جمله موارد این کشف تاریخی است که بی تردید انقلابی در نظریه پردازی های شکل گیری و پیدایش تمدن یشری ایجاد خواهد کرد

منبع: تارنگار میهن پرستان


بازداشت دوباره ابوالفضل عابدینی همراه با ضرب و شتم شدید توسط اطلاعات سپاه

خبرگزاری هرانا - ساعت 2 نیمه شب گذشته 12 اسفندماه مامورین اطلاعات سپاه پاسداران با یورش به منزل ابوالفضل عابدینی خبرنگار و از همکاران مجموعه فعال حقوق بشر در ایران، پس از شکستن درب منزل وی را بازداشت کردند.

به گزارش هرانا مامورین اطلاعاتی که کاملا مسلح و تعداد آنها بیش از 50 نفر بود و برخی از آنان نقاب به چهره داشتند همگی از اطلاعات سپاه رامهرمز و اهواز بودند.
آنها کوچه ای که منزل عابدینی در آن قرار داشت و همچنین خانه های اطراف را محاصره کرده و قصد ورود داشتند که با مقاومت خانواده ایشان مواجه شدند و به همین دلیل اقدام به شکستن شیشه های منزل مسکونی ایشان نمودند و پس از چند ساعت درگیری همراه با ایجاد رعب و وحشت از سوی مامورین و مقاومت افراد خانواده سرانجام با کندن درب منزل با میله های فولادی وارد حیاط شده و پس از شکستن تمام شیشه ها و تخریب در و پنجره، ایشان را با ضرب و شتم شدید در ساعت 5 صبح دستگیر کردند.

سر و صدای ایجاد شده و فریادهای اهالی خانه در این مدت باعث شد همسایگان و اهالی کوچه همه از خانه های خود خارج شوند و نظاره گر این عمل وحشیانه باشند. شدت عمل ماموران آنچنان بود که شیشه های همسایگان نیز از خرد شدن مصون نماند.
در این درگیری مادر و برادر و زن برادر عابدینی به شدت مجروح شدند. حکمی که ماموران برای ورود به منزل نشان دادند خوانا نبود و مرجع صادر کننده آن نیز نامشخص بود .آقای عابدینی دقایقی پیش از دستگیری اعلام کرد از نخستین روز زندان دست به اعتصاب غذای نامحدود خواهد زد.

لازم به ذکر است ابوالفضل عابدینی 4 آبان ماه امسال با قرار وثیقه از زندان سپیدار اهواز آزاد شده بود و قرار بود در چند روز آینده حکم صادره به ایشان ابلاغ شود