۱۳۹۰ اردیبهشت ۲, جمعه

ناصر حجازی : مگر بی غیرتم که نسبت به مشکلات مردم کشورم بی تفاوت باشم



بدون هیچ مقدمه و توضیحی مصاحبه ناصر حجازی با پرتال شخصی اش را می خوانید:

شکست استقلال مقابل پاختاکور را چطور ارزیابی می کنید ؟

استقلال می توانست بازنده نباشد ، پاختاکور قدرت چندانی نداشت،نمی خواهم ایراد بگیرم اما گل برهانی یکی از بهترین گلهای تاریخ زندگی اش بود ، برهانی بسیار با هوش و حرفه ای عمل کرد و روحیه بالایی گرفت .دیدگاه فنی من اینست که عدم تعویض برهانی با آن شرایط روحی و سرعت بالا و همینطور فرهاد مجیدی که کماکان معتقدم نباید تعویض شود مگر دچار مصدومیت گردد ، می توانست کمک بیشتری به استقلال کند.با این حال 2 بازی دیگر باقی مانده است و استقلال کماکان شانس صعود دارد.بایستی به کادر فنی و بازیکنان دلگرمی و امیدواری داد تا در 2 بازی آتی با همت و یکدلی صعود از این مرحله را جشن بگیرند و به آنچه استحقاقش را دارند ، دست یابند.در ضمن بایستی به محمدی این تذکر را بدهم که توپهایی که از فاصله دور به سمت دروازه ارسال می شود ،گلر بایستی از دروازه خارج شود و توپ را دفع کند .دلیلی ندارد در مواقع ارسال چنین توپهایی روی خط دروازه ایستاد.البته نا گفته نماند محمدی چندین موقعیت خطرناک را از حریف گرفت.

- امروز بذر پاشی چمن طبیعی کمپ اختصاصی استقلال با دستان شما انجام گرفت ، روند ساخت کمپ را چطور دیدید؟

فتح اله زاده کار خود را بلد است و استقلال را علیرغم شرایط سختی که ابتدای فصل داشت، بخوبی جمع و جور کرد.روند ساخت کمپ نیز بخوبی پیش میرود .با ساخت کمپ هزینه های استقلال نیز کاهش پیدا می کند و حتی باشگاه می تواند با برنامه هایی که فتح اله زاده دارد، درآمدزایی خوبی داشته باشد و از سازمان کمتر کمک گیرد. امروزه از تیمسار خسروانی بدلیل ساخت مجموعه های ورزشی بسیار برای استقلال و مردم به نیکی یاد می شود.فتح اله زاده نیز با پیگیری و اقدام در جهت نهایی شدن ساخت کمپ می تواند بیشتر از گذشته در یاد و قلب هواداران استقلال باقی بماند ، هر چند امیدوارم اجازه دهند تا او بخوبی کارهایش راپیش ببرد.معمولا عادت کرده اند کسانی که قصد خدمت به مردم را دارند ، بر کنار کنند و من شخصا امیدوارم این اتفاق برای فتح اله زاده نیفتد.در ضمن از سعیدلو می خواهم اجازه دهد تا فتح اله زاده به تنهایی استقلال را مدیریت کند .همانطور که تا به امروز موفق بوده است.استقلال نیازی به هیات مدیره ندارد.در ایران رسم بر این است که یک عده بیکار که دوست و رفیق مقامات هستند ، بعنوان اعضای هیات مدیره انتخاب می شوند وگرنه در تیمهای مطرح دنیا اعضای هیات مدیره بر اساس تخصص و تواناییهایشان انتخاب می گردند و از هیچ کوششی برای موفقیت تیم دریغ نمی کنند.اگر بر اساس قوانین کنفدراسیون آسیا در انتخاب اعضای هیات مدیره اجباری است ، اجازه دهید فتح اله زاده این انتخاب را انجام دهد تا در کارش دخالت نشود و در غیر این صورت ، عده ای را بصورت صوری انتخاب نمایید ، رستورانی خوب را هر از گاهی برایشان انتخاب کرده تا آنجا چلوکبابشان را صرف کنند و بروند دنبال زندگی اشان و در کار مدیرعامل و زیر مجموعه وی دخالت نکنند.

-علی کریمی در متنی احساسات خود را همانطور که حتما می دانید نسبت به شما بیان کرده است.در این ارتباط صحبت خاصی دارید؟

علی کریمی بازیکنی مردمی است که همسو بودنش با مردم را اثبات کرده است .فقط می توانم از این بازیکن که در دل مردم جای دارد و از راه دور احساسات خود را صادقانه نسبت به من ابراز داشته است، قدردانی کنم و برای وی در تمامی مراحل زندگی آرزوی موفقیت نمایم.

- در حالی که انتظار می رود دولت از چهره هایی مثل شما قدردانی نماید، طی چند روز اخیر خانواده شما و همین طور یک شرکت خصوصی که پرتال شخصی برایتان طراحی و اجرا نموده در مراسم هایی از شما تجلیل و قدردانی نمودند و هنرمندان، اهالی فوتبال و مطبوعات با شور و شوق خاصی در این مراسم شرکت کردند ، از پوری بنایی گرفته تا مدیران استقلال و پرسپولیس علیرغم مشغله های کاری بسیار.دلیل محبوبیت و توجه توده مردم به ناصر حجازی را در چه می دانید؟

مردم نسبت به من لطف دارند ، ناصر حجازی همواره سعی کرده تا از مردم جدا نباشد ، همیشه با مردم بوده ام و هر چه دارم از خدا و سپس لطف و محبت مردم است.من و امثال من مدیون مردم هستیم.آنها مرا حجازی کردند.اینها شعار نیست یا از روی تظاهر نمی گویم.خوشبختانه همه مرا به صراحت لهجه میشناسند. این که از مردم می گویم حرف دلم است.از اینکه می بینم بعضیها با زدن چند گل یا مورد توجه قرار گرفتن توسط مردم ، از همه طلبکار هستند ، ناراحت می شوم.متاسفانه اینها وقتی توسط همین مردم بزرگ می شوند ادا در می آورند و فراموش می کنند که از کجا و چطور به چنین جایگاههایی رسیده اند .نمی دانند که فقط مشهور هستند و با این خصوصیات ا خلاقی محبوبیتی بین مردم ندارند.تختی به دلیل مدالها و قهرمانیهایش تختی نشد که اگر این طور بود،موحد یا حبیبی مدالهای بیشتری داشتند.تختی بدلیل مردمی بودنش تختی شد. از قدیم گفته اند که درخت هر چه پربارتر، افتاده تر.وقتی بیشتر مورد توجه قرار گرفتیم ،باید سر به زیر تر شده و ادبیات و رفتارمان را بهتر کنیم.

- بعد از مبتلا شدن ناصر حجازی به بیماری، روند مناسبی در راستای بهبودی شما می دیدیم اما بیکباره در طی 2-3 ماه اخیر افت و ضعف بدنی واضح و مشخصی را در شما شاهد هستیم ، توضیح می دهید؟

به من می گویند عصبانی نشوم ، مگر بی غیرتم وقتی درد و مشکلات مردم را به چشم می بینم ، با بی تفاوتی از کنار آن بگذرم.آمده اند و یارانه ها را به مردم غالب کرده اند.زندگی مردم بهتر نشده که بدتر هم شده است .خدمت به مردم یعنی فراهم کردن رفاه و آسایش آنها اما متاسفانه شاهد نداری و سختی زندگی مردم هستیم.دولت می گوید چهل هزار تومان در ماه به مردم کمک میکنیم ، مگر مردم گدا هستند ؟ مردم ایران روی گنج خوابیده اند ، نفت، گاز و... دولت حق ندارد به مردم کمک کند،دولت باید کار کند، خدمت کند و زحمت و دسترنج مردم را دودستی تقدیم آنها نماید.چهل هزار تومان در ماه به مردم می دهند و بعد چند برابر آن را از جیب مردم برداشت می کنند و سپس ادعای خدمت به مردم دارند.از دید مسوولین خدمت دولت به مردم یعنی کار کردن مردم برای دولت واینکه مردم کار کنند و پولشان را تقدیم دولت نمایند! .برای من گاز می آمد چهل هزار تومان و حالا می آید یک میلیون تومان .گاز به کشور همسایه با مبلغی بمراتب کمتر از آنچه از جیب مردم برداشت می کنند ، صادر می شود.با دیدن این شرایط نباید عصبانی شوم ؟ نباید حرص بخورم و شرایط جسمانی ام مثل امروز شود.من این حرفها را برای خودم نمی زنم.به هر حال از آنجایی که چهره شناخته شده ای هستم و مردم به من لطف دارند ، زندگی ام می گذرد حتی با اینکه بیماری ام بسیار پر هزینه است با لطف مسوولین بیمارستان کسری، مالک گسترش فولاد تبریز و اندوخته پس اندازم روزگار سپری می شود اما اگر مردم عادی شرایط امروز من را داشتند و با یک بیماری پر هزینه روبرو شوند ، چه باید بکنند؟بروند بمیرند؟من ناصر حجازی هستم ، سرد و گرم روزگار را چشیده ام . عمری از من گذشته است. هیچ ابایی هم ندارم که اگر من را ببرید وبا شلیک 2 تیر به زندگی ام خاتمه دهید. حرفهایم از سر دلسوزیست.کمی مراعات مردم را کنید..مردم را دوست داشته باشید تا آنها هم شما را دوست داشته باشند.مردم معنای خدمت را می دانند و اگر آن را احساس نمایند پا به پای دولت می ایستند و اگر نمی توانید رفاه مردم را فراهم سازید ، بروید .من 4 سال قبل و در اواسط فصل وقتی دیدم اعضای هیات مدیره با دخالتهایشان اجازه نمی دهند تا در تیم مردمی استقلال علیرغم توانایی ام کار کنم و ماندنم فایده ای ندارد بخاطر مردم در حالی که مرا می خواستند ، رفتم تا شاید دیگران بتوانند موفق باشند.مردم ایران قدرشناس هستند.قدر این قدرشناسی را بدانید.

- اما دولت در ارتباط با بحث یارانه ها حتما از نظر کارشناسان بسیاری استفاده کرده است .

اتفافا برای من هم جای سوال است که مگر اینها کارشناس ندارند؟از کجا این یارانه ها را آورده اند.اگر کشور های دیگر چنین کاری انجام دادند ، ابتدا شرایط و بستر کار را فراهم کردند و بعد اجرا نمودند. آیا در ایران این بستر فراهم بود؟ اینکه بگوییم مصرف نکنید ، فلان چیز را نخرید ، هزینه نکنید تا برایتان پس انداز شود ، هنر است؟

آخر یک کارگر که ماهی سیصد-چهارصد هزار تومان حقوق می گیرد و کرایه خانه، خرج زندگی و...دارد و حال باید سه برابر مبلغی که دولت می دهد ، به آنها برگرداند، چطور زندگی کند؟

نتیجه اش می شود فقر و فقر یعنی فساد ، فحشا ، طلاق و...از کدام کارشناس صحبت می کنید؟ کارشناسی فقط بازی با آمار و ارقام و زندگی در برج نیست.کارشناسی یعنی زندگی با مردم و لمس کردن درد و مشکلات آنها از نزدیک.

کارشناسی یعنی بدنبال پیدا کردن راهی جهت مقابله با ورود کالاهای چینی و رونق بخشیدن به تولیدات داخلی.امروز شاهد هستیم که کارخانه های ما یا ورشکسته هستند یا صاحبان آنها جهت جلوگیری از ورشکستگی، کارخانه هایشان را تعطیل می کنند و نتیجه آن بیکاری و دربدری کارگر ها است و این مشکلات در پایان باعث از هم پاشیده شدن کانون خانواده ها و ایجاد مشکالات اجتماعی و اخلاقی می شود.

ما کارشناسان واقعی و افراد تحصیلکرده و با دانش کم نداریم.حتی در مسافرتهای خارج از ایران وقتی با این افراد روبرو می شوم ، می گویند حاضریم با رقمی نصف آنچه در خارج از ایران به ما می دهند در خاک خودمان کار کنیم ، به عشق ایران اما امکانات و شرایط برای ما فراهم نیست.

می خواهم از دولت بپرسم که اجرای طرح یارانه ها اهمیت دارد یا یافتن راهی جهت جلوگیری از فرار مغز ها.هر چند مغزها بایستی فرار کنند که اگر باشند بسیاری از افرادی که به نا حق و بر اساس زدوبند در راس کارند ، خانه نشین خواهند شد. .همانطور که سطح علمی دانشگاهها را پایین آوردند تا افرادی که سلیقه ای وارد دانشگاه شده بودند، بتوانند فارغ التحصیل شوند.

اینکه وضعیت جسمانی ام شرایط امروزی را دارد ، بدلیل شرایطی است که می بینم و نمی توانم در قبال این مسایل و مشکلات مردم بی تفاوت باشم.به قول گاندی که می گوید : درد من تنهایی نیست ، بلکه مرگ ملتی است که برایشان گدایی را قناعت ، بی عرضگی را صبر و با تبسمی بر لب ، این حماقت را حکمت می نامند.

- از این بحث خارج شویم و بعنوان آخرین سوال اینکه از امیر رفیعی بعنوان مدیر برنامه های شما در برخی محافل یاد می شود ، اینطور است؟

من هیچگاه مدیر برنامه نداشته و نخواهم داشت.خودم قدرت و توانایی فکری جهت انجام کارهایم را داشته و دارم.امیر رفیعی مثل پسرم است و فردی با شخصیت و تحصلیکرده که در بسیاری از موارد با هم مشورت می کنیم.به رفیعی اعتماد دارم و او نیز به دلیل علاقه و رفاقت با من ، مدیریت پرتال شخصی ام را بر عهده گرفته است.در ضمن ایشان مشاور فتح اله زاده و دستیار من در کمیته فنی باشگاه استقلال است.

- و حرف پایانی.


یا رب روا مدار که گدا معتبر شود

گر معتبر شود ز خدا بی خبر شود



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر